.


  • همیاری
  • در تابستان گرم هم...

    تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.

    یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود

    رو صندلی ته اتوبوس.دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه

    چادر عربی سرش کرده بود.

    خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و


    ادامه مطلب
    [ شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۱نظر ]

    هشدار . . .

    یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود نوشته است :

     

    ما موفق شدیم چــــادر مشکی زن ایـــرانی را به چـــــادر توری و گلدار تبدیل کنیـــم.

    چـــــادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم!

    مانتو های بلند را به مانتوهای رنگین، تنگ و خیــــلی کوتاه. 

    و اکنون


    ادامه مطلب
    [ شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۱نظر ]

    دعوت می شوید...

    دعوت می شوید...

    به یاری بانویی تنها در صحرایی تاریک

    بانو زینب کبری سلام الله علیها این روز ها ترسی بر دل دارد...ترس از دست دادن تمام هستی خود ... مولا حسین علیه السلام

    اما من و تو می توانیم این روز ها مرهمی باشیم بر دل غمگین دختر مولا علی علیه السلام و لبخندی باشیم بر لبان حضرت مادر ، بانو فاطمه زهرا سلام الله علیها

    کافی است نیت کنیم.

    با تغییری کوچک در نماز هامون ، تغییری کوچک در ارتباطمون با خدا ، تغییری کوچک در ارتباط با آدم های اطرافمون و تغییری کوچک در ظاهر و پوشش قبل از حضور در جامعه.

    [ سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۳۹ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۱نظر ]

    طراوتی همچون میوه...

    ...مادر با او تماس گرفت و از او خواست مقداری میوه را پوست بکند و آنهارا آماده روی

    میز بگذارد.هیچ وقت دلیل کار های مادرش را نمی فهمید.تاکید مادر برروی پوست کندن

    میوه ها بیشتر گیجش کرده بود.

    به هر ترفندی بود سعی کرد میوه های پوست گرفته را تا رسیدن مادر تازه نگه دارد اما

    وقتی مادر از راه رسید میوه ها شادابی و طراوتشان را از دست داده بودند.هنوز منتظر

    بود تا دلیل کار مادر را بداند.مادر هدیه کادو پیچ شده ای را به او داد و گفتː<دلیل کارم

    اینجاست.من نمی خواهم تو مثل این میوه ها طراوت و تازگی ات را از دست بدی عزیزم.

    درون بسته هدیه یک چادر مشکی بود...

    [ سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۰نظر ]

    فاجعه...

    دختر خانم چادری … فاجعه است !! 

    ❌دختر خانم چادری که جلوی موهایش را مثل یک تاج خروس بیرون می آورد واقعا فاجعه است !

    ❌دختر خانم چادری ای که صدای قهقهه اش تا ده تا خانه آن طرف تر می رود فاجعه است !

    ❌دختر خانم چادری که تمام اقوام و خویشانش برایش محرم محسوب می شوند فاجعه است !

    ❌دختر خانم چادری که با صورت آرایش کرده از خانه بیرون می رود، واقعاً فاجعه است !

    ❌دختر خانم چادری ای که توی عروسی ها بد عمل کند واقعاً فاجعه است !


    ادامه مطلب
    [ سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۰نظر ]

    اندکی تامل!؟

    ارزش چادرم را وقتی فهمیدم که راننده تاکسی مرا خانوم صدا زد و او را خانومی...!

    [ يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ق.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۱نظر ]

    تو یک فرشته ای!

    تو یک فرشته ای!

    در روزگاری که :

    زن را بـ‌ه "تن" می شناسند

    غیرت را "بددلی" می نامند 

    و باحجاب را " اُمل" می دانند ،

    تو همچنـان "فرشته" بمان.

    [ يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۴ ق.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۱نظر ]

    بانو...

    بانو...

    هر بار که از خانه بیرون میروی، گوشه چادرت را در دست بگیر و آرام زیر لب بگو:

     هذا امانتک یا فاطمه الزهراء (سلام لله علیها)

    [ پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
    [ ۰نظر ]