دختر باحجاب
آرام از کنارت می گذرد ، بی صدا ،بدون جلب توجه،
سیاهی رنگ اوست و بو نداشتن ویژگی او.
صورتش را نمیبینی،اما در مقابل اویی.
اوست که با سکوت، با تو حرف میزند و به تو می آموزد،اگر اهلش باشی.
در اوج کرامت است و تندیس متانت.
نزدیک،اما دور از دسترس،بی عشوه ولی دلربا،اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی.
هر خارو خسی عاشقش نمی شود و زیباییش را هر دلی لمس نمیکند.
او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند و پیش از معشوق شدن عاشق میشود.
با زیرکی گوی عقل را از کنار دیو هوس می رباید.
او همان دختر عفیف و در پس پرده ی حجاب است...
[ سه شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
[ ۰ ]