حرف حساب...
وسط کلاس دختر دانشجویی که سر و وضع مناسبی نداشت بلند شد و شروع کرد به انتقاد ازحجاب و تمجید از فرهنگ برهنگی غرب . استاد هم داشت از او دفاع میکرد .
جای تحمل نبود محمدعلی بلند شد و شروع کرد به اعتراض . میگفت این خانم از مسائل بی اطلاع است و دارد مزخرف میگوید شما هم که استاد هستید و دارید معلم تربیت میکنید دارید از حرف های بی حساب و کتاب او دفاع میکنید ؟ اینجا دانش سراست یا رقاص خانه ؟! بعد به نشانه ی اعتراض از کلاس زد بیرون .
سیره شهید رجایی.ص 46.سید کاظم نائینی
[ سه شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ ] [ فاطمه باغبان ]
[ ۲ ]